پسوریازیس و DIV
اصول کاربردی
در درمان بیماران مبتلا به بیماریهای خودایمنی با روش سالین DIV، رعایت مجموعهای از اصول بنیادین ضروری است. این اصول نه تنها از بروز عوارض ناخواسته پیشگیری میکنند، بلکه باعث میشوند که اثرات درمانی اوزون به شکلی پایدار و قابلپیشبینی ظاهر شوند.
اصل نخست: Primum non nocere – «اول، آسیب نرسان»
این قاعده قدیمی پزشکی که ریشه در اخلاق بقراطی دارد، در اوزونتراپی نیز بهعنوان ستون اصلی مطرح است. پزشک باید همواره به یاد داشته باشد که هدف از استفاده از سالین DIV نه ایجاد استرس شدید بر بدن، بلکه تعدیل و بازگرداندن تعادل ایمنی و اکسیداتیو است. بنابراین، انتخاب دقیق دوز، پایش لحظهای علائم حیاتی و توجه به وضعیت فردی بیمار – از جمله سطح اکسیژناسیون، شرایط کبدی و کلیوی، و مصرف همزمان داروها – جزء لاینفک فرآیند درمان محسوب میشوند. رعایت این اصل سبب میشود که سالین DIV به جای یک عامل استرسزا، به ابزاری ایمن برای بازگرداندن هومئوستاز تبدیل گردد.
اصل دوم: افزایش تدریجی دوز
یکی از تفاوتهای مهم بیماران خودایمنی با سایر گروههای بالینی، حساسیت ویژه سیستم ایمنی آنها به تغییرات اکسیداتیو است. در این بیماران، شروع درمان با دوز بالا میتواند بهجای ایجاد تعادل، سبب تشدید التهاب و فعالسازی مسیرهای التهابی (مانند NF-κB) شود. از اینرو، درمان باید همیشه با غلظتهای پایین آغاز گردد و در جلسات بعدی بهتدریج و مرحله به مرحله افزایش یابد. این روند تدریجی فرصتی در اختیار بدن قرار میدهد تا دفاع آنتیاکسیدانی درونی (مانند آنزیمهای SOD، CAT و GPx) تقویت شود و سیستم ایمنی بتواند بدون شوک ناگهانی به سمت تعادل بازگردد.
- استثنا در زخمهای عفونی: در شرایطی مانند زخم دیابتی، زخمهای بستر یا ضایعات پوستی عفونی، شروع درمان با غلظت بالاتر سالین DIV یا اوزون موضعی توصیه میشود. علت آن است که در چنین شرایطی کنترل فوری بار میکروبی و مهار عفونت اولویت دارد. با این حال، پس از کنترل عفونت و آغاز روند ترمیم، غلظت باید کاهش یابد تا از آسیب به بافتهای در حال بازسازی جلوگیری شود.
اصل سوم: دوز بیشتر لزوماً بهتر نیست
یکی از باورهای غلط در برخی مداخلات پزشکی این است که «افزایش دوز» الزاماً به معنای «افزایش اثر درمانی» است. این منطق در اوزونتراپی سالین DIV جایگاهی ندارد. اوزون یک بیومدولاتور است و در محدوده دوز درمانی اثرات سودمند دارد. اما اگر از این محدوده فراتر رویم، نه تنها سودی حاصل نمیشود بلکه ممکن است استرس اکسیداتیو بیشازحد، فعالسازی مجدد مسیرهای التهابی و حتی تشدید علائم بالینی رخ دهد. بهویژه در بیماران مبتلا به پسوریازیس یا آرتریت روماتوئید، دوز بالاتر از حد پروتکل میتواند به افزایش پوستهریزی یا درد مفاصل بینجامد. بنابراین، پزشک باید بداند که «ظرافت در دوزینگ» کلید اصلی موفقیت در سالین DIV است.
موارد منع مصرف در سالین DIV برای بیماران خودایمنی
درمان با اوزون سالین DIV در شرایط زیر ممنوع است:
- کمبود آنزیم Glucose-6-phosphate dehydrogenase (فاویسم، آنمی همولیتیک حاد)
- هایپرتیروئیدیسم سمی (Graves)
- ترومبوسیتوپنی کمتر از ۵۰,۰۰۰ و اختلالات شدید انعقادی
- نارسایی شدید و ناپایداری قلبی–عروقی
- مسمومیت حاد الکلی
- انفارکتوس حاد میوکارد
- خونریزی وسیع و حاد
- در حین حالات تشنجی
- هموکروماتوز
- بیمارانی که در حال دریافت درمان با مس یا آهن هستند
شیوع کمبود G6PD در گروههای مختلف نژادی متفاوت است: در آمریکا (۳.۴٪)، اروپا (۳.۹٪)، اقیانوسیه (۲.۹٪)، کمتر است، در حالیکه در آفریقای سیاه (۷۵٪)، خاورمیانه (۶٪) و آسیا (۴.۷٪) بالاتر میباشد.
انجام تست G6PD پیش از اوزونتراپی برای پیشگیری از عوارض الزامی است..
تداخلات در سالین DIV
در جریان درمان Saline Div، استفاده از مکملهای آنتیاکسیدانی نظیر ویتامین C و ویتامین E امکانپذیر است و حتی در بسیاری از بیماران خودایمنی (از جمله پسوریازیس) بهعنوان بخشی از درمان جامع توصیه میشود، چرا که این ترکیبات در کاهش التهاب و مهار استرس اکسیداتیو نقش حمایتی دارند. با این حال نکته کلیدی این است که حضور این ویتامینها در غلظتهای بالاتر از پروتکل در جریان خون، با عملکرد اکسیداتیو کنترلشده اوزون تداخل پیدا میکند و مانع از رسیدن اوزون به اثرات درمانی مطلوب خود میشود.
به همین دلیل، در سالین DIV توصیه میشود که مصرف آنتیاکسیدانها نه همزمان با جلسه اوزونتراپی، بلکه در فاصله زمانی مناسب قبل یا بعد از آن انجام گیرد. برای مثال، ویتامینهای خوراکی میتوانند صبح روز درمان مصرف نشوند و به ساعات پایانی روز یا روز بعد موکول شوند. در مورد درمانهای تزریقی مثل ویتامین C و گلوتاتیون نیز، بهترین زمان تجویز بلافاصله پس از پایان انفوزیون سالین DIV یا در روز بعد است. این شیوه باعث میشود که هم اثرات اکسیداتیو درمانی اوزون حفظ شود، و هم اثرات آنتیاکسیدانی مکملها در بازگرداندن تعادل به سیستم ایمنی تقویتکننده درمان باشند.
از سوی دیگر، اوزون میتواند اثر برخی داروها را تغییر دهد. بهطور مشخص، مهارکنندههای ACE (مانند کاپتوپریل و انالاپریل) در حضور اوزون اثر قویتری نشان میدهند، بنابراین بیماران تحت این داروها نیازمند پایش دقیق فشار خون در حین درمان هستند. در بیماران مصرفکننده داروهای ضدانعقاد مانند وارفارین یا هپارین نیز، درمان با سالین DIV باید تحت کنترل دقیق آزمایش INR انجام گیرد تا خطر خونریزی به حداقل برسد. همچنین، همزمانی مصرف داروها یا مکملهای حاوی مس و آهن با اوزون ممنوع است، زیرا این فلزات با اوزون واکنش داده و موجب افزایش تولید رادیکالهای آزاد و آسیب بافتی میشوند.
در مجموع، رویکرد صحیح در مدیریت تداخلات سالین DIV این است که درمان اوزون بهعنوان یک اکسیدانت ملایم و تنظیمکننده سیستم ایمنی عمل کند، و سپس با زمانبندی صحیح مصرف آنتیاکسیدانها و پایش دقیق داروهای همزمان، تعادل درمانی به نفع بیمار برقرار شود. این شیوه نه تنها از تضعیف اثر اوزون جلوگیری میکند، بلکه با ایجاد هماهنگی میان دو مسیر متضاد (اکسیدان–آنتیاکسیدان)، در نهایت به بهبود بالینی بیماران خودایمنی از جمله مبتلایان به پسوریازیس منجر میشود
درمان با سالین DIV نهتنها بهتنهایی نقش تعدیلکننده ایمنی و آنتیاکسیدانی ایفا میکند، بلکه میتواند در ترکیب با سایر روشهای درمانی نیز اثرات همافزا ایجاد نماید.
- ترکیب با درمانهای اکسیداتیو:
سالین DIV در کنار روشهایی مانند نوردرمانی فرابنفش (UVB narrow-band) که در درمان پسوریازیس رایج است، یا کاربرد کنترلشده هیدروژن پراکسید موضعی، میتواند اثرات ضدالتهابی و کاهنده پلاکهای پوستی را تقویت کند. این همافزایی ناشی از فعالسازی همزمان مسیرهای اکسیداتیو–آنتیاکسیدانی است که موجب کاهش بیشفعالی ایمنی در بیماران خودایمنی میشود.
- اثرات مکمل با روشهای غیر دارویی:
سالین DIV میتواند همراه با درمانهای حمایتی نظیر:
- طب سوزنی → کاهش استرس و تعدیل محور نوروایمیون
- دیاترمی و فیزیوتراپی → بهبود انعطافپذیری مفصلی و کاهش التهاب عضلانی
این ترکیبها بهویژه در مدیریت طولانیمدت پسوریازیس سیستمیک یا همراه با آرتریت در کنار Saline DIV مفید هستند چرا که ضمن کاهش نیاز به مصرف داروهای سرکوبگر ایمنی، کیفیت زندگی بیماران را بهبود میبخشند.
عوارض جانبی اوزونتراپی و جایگاه سالین DIV
ارزیابی ایمنی اوزونتراپی یکی از دغدغههای مهم در حوزه پزشکی بازساختی و ایمنیشناسی است. در اغلب مطالعات بالینی، عوارض جانبی اوزون خفیف و گذرا گزارش شدهاند و موارد شدید یا تهدیدکننده حیات عمدتاً ناشی از خطاهای پزشکی (mala praxis) یا استفاده از تکنیکهای منسوخ مانند تزریق مستقیم گاز اوزون داخل ورید بودهاند.
روش سالین DIV از این جهت اهمیت دارد که نهتنها اثربخشی سیستمیک اوزونتراپی را فراهم میکند، بلکه بسیاری از ریسکهای گزارششده در روشهای قدیمیتر را برطرف میسازد. تزریق اوزون حلشده در سرم نرمالسالین مانع از ورود گاز آزاد به خون شده و بنابراین احتمال بروز آمبولی گازی یا عوارض شدید عملاً منتفی میشود.
در این بخش، طبقهبندی عوارض جانبی اوزونتراپی بر اساس معیارهای NIH (۲۰۱۰) مرور میشود، و سپس تحلیل آنها در ارتباط با سالین DIV و بیماران مبتلا به بیماریهای خودایمنی (خصوصاً پسوریازیس) ارائه خواهد شد.
گرید ۱ – عوارض خفیف
این دسته شایعترین و بیخطرترین واکنشها هستند. در روش سالین DIV ممکن است بیمار حین انفوزیون احساس گرما، سوزش خفیف در مسیر ورید یا طعم فلزی در دهان داشته باشد. این علائم ناشی از اثر مستقیم اوزون بر گیرندههای حسی موضعی و تغییرات موقت در غلظت الکترولیتهاست و ظرف چند دقیقه برطرف میشوند.
گاهی بیماران احساس سبکی سر یا حالت سرخوشی (euphoria) گزارش میکنند که میتواند بهعنوان نشانهای از بهبود میکروسیرکولاسیون و افزایش اکسیژناسیون بافتی تعبیر شود. در بیماران پسوریازیس، بروز این واکنشهای خفیف بیشتر در جلسات اولیه دیده میشود و معمولاً با عادت بدن به درمان کاهش مییابد.
گرید ۲ – عوارض متوسط
عوارض متوسط کمتر شایعاند و معمولاً نیازی به مداخله خاص ندارند. در سالین DIV ممکن است بیمار دچار درد مبهم در اندامها یا کمر شود که ناشی از پاسخ متابولیک و فعالسازی سیستم ایمنی است و ظرف چند ساعت برطرف میگردد. مواردی از تنگی نفس گذرا یا تحریک ملتحمه نیز گزارش شدهاند که بیشتر در اثر آزاد شدن موقت سیتوکینها در پاسخ به استرس اکسیداتیو کنترلشده ایجاد میشود.
در بیماران خودایمنی، این واکنشها معمولاً نشانه فعالسازی فرآیند ایمنومدولاسیون هستند؛ به عبارت دیگر، بدن در حال تنظیم دوباره تعادل بین سلولهای التهابی (Th17, Th1) و سلولهای تنظیمی (Treg) است. این فرآیند برای کنترل بیماریهای خودایمنی مانند پسوریازیس حیاتی است.
گرید ۳ – عوارض شدید
عوارضی نظیر سکته مغزی، خونریزی چشمی یا هپاتیت ویروسی در ادبیات علمی اوزون گزارش شدهاند. با این حال باید به صراحت تأکید کرد که هیچیک از این موارد به روش سالین DIV مربوط نیستند. این عوارض یا ناشی از تزریق مستقیم گاز، یا ناشی از کاربرد اوزون در شرایط غیر استاندارد بودهاند.
در پروتکل سالین DIV، با کنترل دقیق دوز (حداکثر ۲ µg/mL)، پایش بیمار و رعایت اصول استریلیتی، چنین خطراتی وجود ندارد. در واقع، در مطالعات بالینی که سالین DIV برای بیماران پسوریازیس یا آرتریت روماتوئید استفاده شده، هیچ عارضه شدید سیستمیک گزارش نشده است.
گرید ۴ – تهدیدکننده حیات
بزرگترین نگرانی در اوزونتراپی سنتی، بروز آمبولی گازی است. در سالین DIV این خطر بهطور کامل برطرف شده است زیرا اوزون به شکل حلشده در نرمالسالین وارد بدن میشود و گاز آزاد وجود ندارد. این ویژگی سالین DIV باعث شده که بسیاری از پزشکان آن را بهعنوان ایمنترین روش سیستمیک اوزونتراپی معرفی کنند.
برای بیماران خودایمنی که اغلب به داروهای ایمونوساپرسیو یا بیولوژیک دسترسی دارند، انتخاب یک روش مکمل ایمن مانند سالین DIV میتواند مزیت بزرگی باشد، زیرا بدون افزایش ریسک جدی، پاسخ ایمنی را تعدیل میکند.
گرید ۵ – مرگ
موارد مرگبار گزارششده (چهار مورد آمبولی گازی و یک مورد کاربرد نامناسب در درمان دیسک) همگی ناشی از روشهای ناصحیح بودهاند و هیچ ارتباطی با سالین DIV ندارند. تاکنون هیچ مورد مرگ ناشی از سالین DIV در متون علمی ثبت نشده است. این نکته از نظر ایمنی بالینی بسیار مهم است و میتواند به بیماران اطمینانبخشی بیشتری بدهد.
سمیت و ایمنی بالینی سالین DIV
یکی از پرسشهای پرتکرار در حوزه اوزونتراپی، مسئله «سمیت» و ایمنی این روش است. از آنجا که اوزون یک اکسیدانت قوی محسوب میشود، طبیعی است که در نگاه اول نگرانیهایی درباره احتمال آسیب بافتی یا سمیت سیستمیک ایجاد شود. با این حال، باید توجه داشت که خطرات اوزون تنها زمانی بروز میکنند که این گاز به شکل نادرست یا در مسیر نامناسب مورد استفاده قرار گیرد.
استنشاق اوزون یکی از بارزترین مثالهای کاربرد ناصحیح است. ریه انسان به دلیل داشتن سطح وسیع تبادل گاز و تراکم بالای سلولهای اپیتلیال، بسیار مستعد آسیب اکسیداتیو است. ورود مستقیم اوزون به راههای هوایی میتواند منجر به التهاب حاد، ادم ریوی و آسیب مزمن آلوئولها شود. به همین دلیل، استنشاق اوزون در پزشکی مدرن به طور مطلق ممنوع است و بهعنوان مسیر پرخطر طبقهبندی میشود.
در مقابل، کاربردهای پزشکی استاندارد اوزون، از جمله سالین DIV، بر اساس اصول علمی دقیق طراحی شدهاند. در این روش، اوزون ابتدا در محلول نرمالسالین حل میشود و سپس به شکل کنترلشده و با غلظت دقیق وارد بدن میگردد. این فرایند چند مزیت مهم دارد:
- کاهش ریسک آمبولی گازی: چون اوزون در مایع حل شده است، ورود گاز آزاد به جریان خون اتفاق نمیافتد و خطر انسداد عروقی یا سکته ناشی از آمبولی بهطور کامل حذف میشود.
- کنترل غلظت و دوز: دستگاههای پزشکی معتبر قادرند غلظت اوزون را در محدوده میکروگرم بر میلیلیتر (µg/mL) تنظیم کنند. این موضوع تضمین میکند که بیمار تنها دوزی دریافت کند که برای تحریک ملایم سیستم ایمنی و تقویت آنتیاکسیدانهای درونی کافی است، بدون آنکه منجر به آسیب اکسیداتیو شود.
- تطابق با ظرفیت دفاعی بدن: در دوزهای درمانی، اوزون نه بهعنوان یک سم بلکه بهعنوان یک «هورمزیس اکسیداتیو» عمل میکند. به این معنا که استرس اکسیداتیو خفیف ایجادشده، موجب فعال شدن مسیرهای آنتیاکسیدانی (مانند Nrf2، SOD و کاتالاز) میشود و در نهایت ظرفیت دفاعی سلولها را افزایش میدهد.
مطالعات بالینی متعدد نشان دادهاند که حتی در درمانهای طولانیمدت با سالین DIV، هیچ شواهدی از سمیت تجمعی یا آسیب اندامهای حیاتی (کبد، کلیه، قلب و مغز) گزارش نشده است. برعکس، بسیاری از بیماران مبتلا به بیماریهای خودایمنی مانند پسوریازیس یا آرتریت روماتوئید، پس از دورههای چندماهه درمان، بهبود در کیفیت زندگی و کاهش شاخصهای التهابی را تجربه کردهاند، بدون آنکه عارضهای جدی بروز کند.
موارد مرگبار که در متون تاریخی اوزونتراپی به آنها اشاره شده است، همگی مربوط به کاربردهای اشتباه و روشهای منسوخ هستند. برای مثال:
- تزریق مستقیم گاز اوزون به داخل ورید (بدون انحلال در سالین) در گذشته منجر به مواردی از آمبولی گازی و مرگ شده است.
- عدم رعایت اصول استریلیتی یا استفاده از تجهیزات غیرپزشکی نیز در برخی موارد عامل عفونت یا آسیب بوده است.
این خطاها هیچ ارتباطی با روش سالین DIV ندارند، چرا که ماهیت این روش دقیقاً برای برطرف کردن چنین ریسکهایی طراحی شده است.
در یک جمعبندی، میتوان گفت که سالین DIV بهعنوان یکی از ایمنترین روشهای سیستمیک اوزونتراپی شناخته میشود. در صورتی که پروتکلهای استاندارد رعایت شوند، این روش نه تنها غیرسمی است، بلکه با فعالسازی مکانیزمهای دفاعی بدن، نقش محافظتی در برابر استرس اکسیداتیو ایفا میکند. به همین دلیل، بسیاری از پزشکان در سراسر جهان، سالین DIV را گزینهای مطمئن برای بیماران خودایمنی و نیز بیماران مزمن با شرایط پیچیده میدانند.
اوزونتراپی در کودکان و جایگاه سالین DIV
در متون کلاسیک اوزونتراپی، مسیر اصلی کاربرد سیستمیک در کودکان، انفیوزیون رکتال ذکر شده است، چرا که ساده، غیرتهاجمی و با فیزیولوژی کودک سازگار است. با این حال، این روش در عمل میتواند برای بسیاری از کودکان بار روانی و احساسی قابلتوجهی داشته باشد، زیرا تحمل پروسیجر رکتال برای آنها دشوار و گاه استرسزا است.
از این رو، استفاده از سالین DIV در اطفال بهعنوان یک گزینه جایگزین مطرح شده است. این روش علاوه بر آنکه دوز اوزون را بهطور دقیق و یکنواخت وارد جریان خون میکند، فاقد مشکلات روانی و اجتماعی مرتبط با روش رکتال است. کودک تنها با یک پروسیجر مشابه تزریق سرم روبهروست که در محیطهای بالینی برای او آشناتر و قابلتحملتر است.
محدودیت سنی در استفاده از سالین DIV برای کودکان بیشتر به توانایی جسمی و روانی کودک برای تحمل پروسیجر تزریق سرم بستگی دارد. به عبارت دیگر، هر طفلی که بتواند بدون استرس، فرایند انفوزیون وریدی سرم را تحمل کند، کاندید مناسبی برای سالین DIV محسوب میشود.
این موضوع بهویژه در بیماران مبتلا به بیماریهای خودایمنی دوران کودکی مثل پسوریازیس یا آرتریت جوانان اهمیت دارد، زیرا در این کودکان نیاز به درمانهای طولانیمدت و با عوارض کم وجود دارد. سالین DIV میتواند علاوه بر تعدیل ایمنی و کاهش التهاب سیستمیک، کیفیت زندگی کودک و خانواده را به دلیل نبودن فشار روانی ناشی از روش رکتال بهبود بخشد.