تهران ، خ ولیعصر، روبروی پارک ملت، پلاک ۲۶۱۷، ساختمان داستو، ط ۵، و ۲۲

علی تارات / مقالات فارسی سندروم خستگی مزمن (CFS) / اثربخشی اکسیژن درمانی هایپرباریک در مدیریت سندرم خستگی مزمن
۹ دقیقه

اثربخشی اکسیژن درمانی هایپرباریک در مدیریت سندرم خستگی مزمن

آنچه می خوانید...

معرفی

سندرم خستگی مزمن (CFS) یک شرایط بالینی است که در قالب خستگی شدید ناتوان کننده و ترکیبی از دیگر علائم تعریف می شود. اختلالاتی که خود بیماران گزارش کرده اند در تمرکز، حافظه کوتاه مدت، خواب و وضعیت عمومی اسکلتی- عضلانی برای بیش از شش ماه دیده میشود. شیوع آن از ۰.۲٪ تا ۲.۲٪ در میان بزرگسالان متفاوت است، که دو برابر بیشتر در زنان شایع است و همه طبقات اجتماعی را تحت تأثیر قرار می دهد. تشخیص CFS را می توان تنها پس از حذف سایر علل احتمالی تعیین کرد. در حال حاضر، در مورد درمان آن اتفاق نظر وجود ندارد. بسیاری از بیماران برای غلبه بر خستگی خود از روش های درمانی متفاوتی استفاده می کنند که از دارویی (مانند درمان با ایمونوگلوبولین یا کورتیکواستروئید) تا درمان های غیردارویی (مانند ماساژ و استئوپاتی) متفاوت است. از آنجایی که درمان‌های مرسوم کمتر از حد مطلوب اثربخشی دارند، روش‌های درمانی جدید که مکانیسم‌های احتمالی مختلف پاتوژنز CFS را هدف قرار می‌دهند، توجه ها را به خود جلب کرده است. گونه‌های فعال اکسیژن (ROS) و اسید لاکتیک تولید شده در عضلات فعال نقش مهمی در پاتومکانیسم خستگی دارند. مکانیسم‌های زیادی با توجه به حساسیت پروتئین‌ها به آسیب اکسیداتیو امکان‌پذیر است، اما شواهد فعلی نشان می‌دهد که پروتئین‌های انقباضی و پمپ Na-K نقاطی هستند که بیشترین حساسیت را به ROS در شرایط فیزیولوژیکی نشان می‌دهند. علاوه بر این، انباشت اسید لاکتیک در عضله در همواره به عنوان علت اصلی خستگی عضلانی شناخته شده است. در این راستا، استراتژی هایی که هدف آنها حذف ROS و اسید لاکتیک از سلول عضلانی است، برای درمان CFS منطقی به نظر می رسند که یکی از آنها می تواند درمان با اکسیژن هایپرباریک (HBO2) باشد. مطالعات قبلی کاهش قابل توجهی در مقادیر اسید لاکتیک و ROS پس از درمان HBO2 گزارش کرده اند. از سوی دیگر، بر اساس دانسته های ما، تا کنون هیچ مطالعه ی قبلی ای  برای ارزیابی اثر HBO2 در بیماران مبتلا به CFS وجود ندارد. بر این اساس، هدف از این مطالعه تعیین اثربخشی درمان HBO2 در CFS بود که به موجب آن ROS و اسید لاکتیک ممکن است نقش مهمی در پاتوژنز آن ایفا کنند.

مواد و روش ها

  این مطالعه در بیمارستان آموزشی حیدرپاشا آکادمی پزشکی نظامی Gülhane، بخش طب فیزیکی و توانبخشی در استانبول ترکیه، بین سال های ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ انجام شد و به عنوان یک مطالعه بالینی آینده نگر طراحی شد. پروتکل مطالعه بر اساس اطلاعیه هلسینکی و توسط کمیته اخلاق محلی تایید شد. قبل از مطالعه، بیماران رضایت کتبی دادند.

شرکت کنندگان

بیماران شرکت‌کننده (۱۶=n) که در مطالعه وارد شدند، با توجه به معیارهای فوکودا که به شرح زیر با CFS تشخیص داده شدند:

الف. خستگی مزمن مداوم یا عودکننده بدون دلیل بالینی، شروع جدید یا مقطعی دارد (یعنی مادام العمر نیست)، نتیجه فعالیت مداوم نیست، به طور قابل توجهی با استراحت کاهش نمی یابد، و منجر به کاهش قابل توجهی در سطوح فعالیت های آموزشی، اجتماعی یا شخصی میشود.

ب. بروز همزمان چهار یا بیشتر از علائم زیر: اختلال قابل توجه در حافظه کوتاه مدت یا تمرکز. گلو درد؛ غدد لنفاوی حساس؛ درد عضلانی؛ درد چند مفصلی بدون تورم یا قرمزی؛ سردرد های جدید از نظر نوع، الگو یا شدت ؛ خواب بدون طراوت؛ کسالت پس از فعالیت ورزشی که بیش از ۲۴ ساعت طول بکشد. این علائم باید در طول شش ماه یا بیشتر به صورت مداوم یا عود کننده بوده باشند. بیماران با هر نوع تشخیص قبلی یا فعلی اختلال افسردگی ماژور با ویژگی های روان پریشی یا مالیخولیایی، بیماران با موارد منع مصرف برای درمان HBO 2 و بیماران مبتلا به بیماری های جسمی که می تواند باعث خستگی شود، از جمله چاقی ، کم کاری تیروئید، سندرم کوشینگ، کم خونی ( هموگلوبین خون <10 گرم در لیتر)، دیابت شیرین، بیماری نئوپلاستیک فعال یا عفونی همه از مطالعه خارج شدند. شمارش کامل خون، میزان رسوب گلبول های قرمز، پروتئین واکنشی C و تست های عملکرد کبدی/کلیوی/تیروئیدی نیز مورد ارزیابی قرار گرفت. بیماران در صورت داشتن هر گونه نتایج غیرطبیعی آزمایشگاهی از مطالعه حذف شدند.

درمان

  بیماران ۱۵ جلسه درمانی ۹۰ دقیقه ای با HBO2 در ۲.۴ اتمسفر مطلق (atm abs) در پنج روز هفته (یک جلسه در روز) دریافت کردند. هیچ فیزیوتراپی یا دارویی برای اطمینان از استانداردسازی در بین بیماران و تشخیص اثربخشی درمان HBO 2 داده نشد.

  ارزیابی بالینی

  در ابتدا، معاینات فیزیکی عمومی و اساسی عصبی-عضلانی-اسکلتی انجام شد. همچنین بیماران قبل از درمان و پس از اتمام ۱۵ جلسه به روش زیر مورد ارزیابی قرار گرفتند. خستگی با استفاده از مقیاس خستگی آنالوگ بصری (VAFS) که در آن صفر نشان دهنده عدم خستگی و ۱۰ خستگی غیرقابل تحمل (بدترین خستگی) بود، ارزیابی شد. علاوه بر این، مقیاس شدت خستگی (FSS) و امتیاز کیفیت زندگی خستگی (FQLS) برای ارزیابی شدت خستگی و کیفیت زندگی استفاده شد. پرسشنامه FSS شامل ۹ عبارت است که شدت علائم خستگی را در مورد خستگی پاسخگو ارزیابی می کند – به عنوان مثال، چگونه خستگی بر انگیزه، ورزش، عملکرد فیزیکی، انجام وظایف، شغل، خانواده یا زندگی اجتماعی تأثیر می گذارد. مقیاس لیکرت یک مقیاس ۷ درجه ای است که ۱در آن امتیاز نشان دهنده کاملاً مخالف و ۷ نشان دهنده کاملاً موافق است که بازه نمرات شامل حداقل نمره ۹ و حداکثر نمره ۶۳ است. نمرات بالاتر نشان دهنده خستگی شدیدتر است. FQLS مقیاسی است برای بررسی میزان تأثیر خستگی بر کیفیت زندگی بیمار که با ارزیابی پنج ویژگی سطح انرژی فرد را اندازه گیری می کند. این مقیاس شامل حداقل نمره ۵ و حداکثر نمره ۳۰ است. نمرات بالاتر نشان دهنده خستگی شدیدتر است.

تحلیل آماری

متغیرهای عددی به صورت میانگین ± انحراف معیار ارائه می شوند. برای مقایسه متغیرهای بالینی قبل و بعد از درمان از آزمون ویلکاکسون استفاده شد. سطح معنی داری آماری ۰۵/۰<P تعیین شد. برای تمامی محاسبات آماری از نرم افزار SPSS نسخه ۱۵.۰ (SPSS Inc., Chicago, Ill., USA) استفاده شد. همچنین برای تحلیل همبستگی ها از همبستگی پیرسون استفاده شد.

نتایج

همه بیماران (دو مرد، ۱۴ زن) مطالعه را به پایان رساندند و عوارض ناشی از HBO2 در هیچ یک از آنها در طول درمان مشاهده نشد. جدول ۱ مشخصات بالینی و جمعیت شناختی افراد ثبت نام شده در مطالعه را به صورت خلاصه نشان میدهد. ارزیابی های بالینی بیماران در جدول ۲ ارائه شده است. پس از درمان، نمرات بیماران در مقیاس های VAFS، FSS و FQLS بهبود یافته بود (همه P<0.005). اگرچه یک همبستگی مثبت قوی (r=0.676، p=0.006) بین FSS و FQLS وجود داشت، اما هیچ یک از پارامترهای ارزیابی بالینی با طول مدت علائم بیماران ارتباطی نداشت (همه P>۰.۰۵).

شکل ۱ و ۲

بحث

  در مطالعه حاضر، هدف ما بررسی اثربخشی درمان HBO 2 در بیماران مبتلا به CFS بود. نتایج نشان داد که درمان HBO 2 باعث کاهش شدت خستگی و افزایش کیفیت زندگی در بیماران مبتلا به CFS میشود. براساس دانسته های ما، این اولین کارآزمایی بالینی است که اثربخشی HBO2 را در بیماران مبتلا به CFS ارزیابی می کند. سندرم خستگی مزمن یک بیماری مزمن با مولفه‌های اجتماعی است که در نتیجه ناتوانی فرد در انجام مسئولیت‌های کاری، اجتماعی و خانوادگی به‌صورت ثانویه ایجاد می‌شود. از آنجا که پاتوفیزیولوژی CFS نامشخص است، روش‌های درمانی فعلی عمدتاً به دنبال کاهش علائم هستند. تا به امروز، در مورد استراتژی های مناسب برای مدیریت CFS اختلاف نظر وجود دارد. از آنجایی که درمان‌ها و داروهای فعلی اغلب با مزایای بالینی محدود و عوارض جانبی نامطلوب احتمالی همراه هستند، درمان‌های مکمل/جایگزین اغلب توسط بیماران CFS نیز تا حدودی مورد استقبال است اما با این حال، تقریباً همه درمان های مکمل مذکور نهایتا باز هم کمتر از حد مطلوب بوده اند، زیرا آنها از بهبود پاتوفیزیولوژی که در آن ROS و اسید لاکتیک نقش مهمی دارند، بسیار فاصله دارند. اگرچه درمان HBO2 یک روش قدیمی است، اما برای پزشکان طب فیزیکی و توانبخشی نسبتاً جدید است. علاوه بر این، مطالعات متعددی در مورد اثر HBO2 در درمان اختلالات اسکلتی عضلانی وجود دارد. درمان هایپرباریک به عنوان استنشاق متناوب اکسیژن ۱۰۰٪ در یک محفظه هایپرباریک با فشار بالاتر از ۱ اتمسفر مطلق (۱ atm abs = 760 mmHg، فشار اتمسفر طبیعی در سطح دریا) تعریف می شود. درمان HBO2 معمولاً در ۲ تا ۳ اتمسفر انجام می شود. به طور معمول، مدت زمان درمان HBO 2 از ۳۰ تا ۱۲۰ دقیقه متغیر است. تواتر و تعداد کل جلسات HBO2 در مراکز پزشکی هایپرباریک روتین ، استاندارد نیست. درمان HBO 2 با استفاده از محفظه های تک یا چند مکانه انجام می شود. در اولی، یک بیمار مجرد درمان می شود و فشار داخلی با اکسیژن بالا می رود. اتاقک های چند مکانه به بیماران اجازه می دهد تا همراه با پرسنل بهداشتی در اتاق فشار قرار گیرند. در اتاق های چند مکانه، فشار با هوای فشرده افزایش می یابد و بیماران از طریق ماسک اکسیژن تنفس می کنند. درمان HBO2 باعث اثرات مکانیکی و فیزیولوژیکی می شود. یکی از اثرات فیزیولوژیک افزایش تخلیه ROS و اسید لاکتیک از بدن است. در این مطالعه، روش جدیدی برای درمان CFS تا آنجا که به پاتوفیزیولوژی آن مربوط می شود، ارزیابی شد و علائم بیماران بهبود یافت. از سوی دیگر، اگرچه سطوح ROS و اسید لاکتیک قابل اندازه‌گیری نبود، اما بهبود شکایات مربوطه قابل توجه است. با این حال، مطالعات قبلی نشان داده است که درمان با HBO 2 سطوح ROS و اسید لاکتیک را در شرایط مختلف کاهش می دهد. بنابراین می توان گفت که درمان با HBO 2 می تواند موثر باشد و در نتیجه به عنوان یک گزینه درمانی جدید در CFS مورد استفاده قرار گیرد. محدودیت های مطالعه حاضر شامل فقدان گروه کنترل، عدم پیگیری طولانی مدت و حجم نمونه کوچک با غالبیت زن است. با این وجود، نتایج بازهم به نظر قابل توجه است. در نتیجه، بهتر است به این نکته اشاره کنیم که درمان HBO2، یک روش درمانی موثر و با تحمل مناسب است که شدت علائم را کاهش می‌دهد و کیفیت زندگی را در بیماران CFS افزایش می‌دهد. در این راستا، میتوان گفت که این متد یک روش درمانی جدید برای مدیریت CFS میباشد. با این حال، مطالعات بیشتر با حجم نمونه بزرگتر و گروه های کنترل قطعاً مورد انتظار است. بررسی بلند مدت و طول مدت وجود اثرات مفید آن باید در مطالعات آتی مورد بررسی قرار گیرد.

دکتر علی تارات

اکسیژن و اوزون درمانگر (متخصص طب هایپرباریک)
- دانش آموخته دکترای حرفه ای پزشکی از دانشگاه علوم پزشکی شیراز
- دانش آموخته طب هایپر باریک تحت نظر دانشگاه اکسفورد در دانشگاه عالی پزشکی سنگاپور SGH 
- نویسنده ی دو کتاب با عناوین" اصول طب غواصی" و" مبانی طب هایپرباریک " 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *